بعضیا...


بعضیام هستن فک می کنن کین ، نه عموو !


من اسم تورو که می شنوم یه هفته بد شانسی میارم


چه برسه بخوام در موردت حرف بزنم !


.

up

ببینین اینقد واستون آپ کردم...

اونایی که میان تو وبم...

آره با شمام...

مدیونید اگه واسه تک تک این مطلبای جدیدم نظر نذارین...

میسپارمتون به هموم بالاسری...خودش میدونه چیکارکنه...

عزت زیاد...مخلص همتون...

به قول یکی دمتون لایک

ﺟﺎﺭﻭ ﺑﺮﻗﯽ

یه ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺏ ﺟﺎﺭﻭ ﺑﺮﻗﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺯﺩ؛ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﺑﺸﻪ... ﭘﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﮐﻮﺩ ﮔﺎﻭﯼ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﻓﺮشامون ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩ! بعد برگشت ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻇﺮﻑ ﻣﺪﺕ ۳ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺭﻭﺑﺮﻗﯽ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﻧﺒﺎﺷﻢ؛ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺭﻡ! ﮔﻔﺘﻢ : ﺳــﺲ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﻗﺮﻣﺰ؟؟ ﮔﻔﺖ : ﭼــــﺮﺍ؟ ﮔﻔﺘﻢ :قبض برقموو ندادیم یک ساله ، صبح اومدن برقمونو قطع کردن :(((

بعلی بعلی...

یــــه پســـــرِ همســــایـــه داریـــــم !! . . . . . .

.

.

.

.

خـوش بــه حــالش کـــه مــن دختـــر همسـایشـــونــــم ! واقعــاً بعضــی از این پســرا شـــانس دارن !! :|

موسیقی


مجید خراطها
.
.
.
....
.
.
.
.
.
خطرناک ترین شوخی بود که خدا میتونست با موسیقی ایران بکنه :-|
.
.
.
.

مَـرد ، مُـرد ...


مَـرد ، مُـرد ...
وقتی تختی هامون شدن
رضازاده ها
مَـرد ، مُـرد ...
وقتی شاهزاده هامون شدن...

آقازاده ها
مَـرد ، مُـرد ...
وقتی داش آکل و کوچه مردهامون شدن
اخراجی ها و چارچنگولی ها و ..
مَـرد ، مُـرد ...
وقتی فرهاد وفریدون فروغی وصداهای همیشه موندگارمون شدن
ساسی مانکن ها و اشکین ها و علیشمس ها
مَـرد ، مُـرد
وقتی ترانه هایی مثل گنجشکک اشی مشی وفریاد زیرآب وخاطرخواهامون شدن
پارمیدا وفازت چیه وحالم بده
مَـرد ، مُـرد
وقتی عرق سگی هامون
شدن ...
ودکا ها؛ ویسکی ها و کنیاک های قلابی
وبالاخره
وقتی دخترامون که روزی بچه محل واسه آبروش جون میداد
شدن""""داف"""
و
مردانگی معنا شد
در ...
"ریش "
مَـرد ، مُـرد و مردی و مردانگی فراموش.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیدونم چرا تازگیا اینقد فیلسوف شدم.فک کنم اثرات همنشینی با دوست جدیدمه...
با این مریضی که دارم خیلی به مغزم فشار آوردم تا اینو نوشتمااااااااااا

خطرررررررررررررررررر از آنچه که شما فکر میکنید به هممون نزدیک تر است...

.
.
.
.
آیا میدانستیت اول مهر از رگ گردن به شما نزدیک تر است.. !!
.
.
.
.

only for maryamo sara j00nam

ONLY FOR MaRyAm j00n VA SaRa j00n

Photo

ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻋﺸﻖ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ / ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺟﺎلبه ... حتما بخونید

(اینو از یکی از دوستام شنیدم)


ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺑﺮﺍﻡ ﯾﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺳﺖ
ﻧﻮﯾﺲ ﺁﻭﺭﺩ، ﮐﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﻗﯿﻤﺖ
ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ، ﺗﺎﮐﯿﺪ...

ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ
ﺧﻮﺩﺗﻪ، ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻌﺠﺐ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ
ﺭﻭ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﻣﻦ
ﺍﻭﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﭘﻨﻬﻮﻧﺶ
ﮐﺮﺩﻡ.
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﮐﺘﺎﺑﺖ ﺭﻭ
ﺧﻮﻧﺪﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ
ﮔﻔﺘﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺳﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺨﻮﻧﻤﺶ،
ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ.
ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﻋﺼﺮ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﭙﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ
ﻫﻤﻮﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﺮﯾﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻭ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ
ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ، ﻣﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ
ﻣﯿﻨﺪﺍﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﻣﺎﻧﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺒﺮﻣﺶ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﯾﻦ
ﺣﺮﻑ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ﺗﻤﺎﻡ
ﺻﻔﺤﻪ ﻫﺎﺵ ﺭﻭ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻥ ﻭﺳﻌﯽ
ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﯼ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮏ
ﻣﻄﻠﺐ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﻧﻢ.
ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺍﻭﻥ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮐﺸﯿﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ
ﺭﻓﺖ. ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ
ﭘﯿﺸﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ
ﻋﺸﻖ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ، ﯾﮏ
ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ
ﺯﻥ ﯾﺎ ﻣﺮﺩ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﺶ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩ
ﺧﻮﺩﺕ، ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻬﺶ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﻨﻢ،
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭﻗﺖ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺭﻭ ﺑﻪ
ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﺭﻡ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭﻗﺖ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﻢ ﺭﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻢ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ
ﺗﻮﻧﻢ ﺷﺎﻡ ﺩﻋﻮﺗﺶ ﮐﻨﻢ ﺍﮔﺮ ﺍﻻﻥ ﯾﺎﺩﻡ
ﺭﻓﺖ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻞ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻬﺶ
ﺑﺪﻡ، ﺣﺘﻤﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭﻭ ﻣﯽ
ﮐﻨﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ
ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﯿﻤﺘﯽ، ﺍﻣﺎ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ
ﺁﺩﻡ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ، ﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﻬﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﻪ
ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﻝ ﺑﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺮﻩ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺷﯽﺀ ﺑﺎ
ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺯﺵ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭﻟﻊ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯿﮑﻪ ﻣﻤﮑﻨﻪ
ﺍﺯﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ
ﻧﺒﺎﺷﻪ، ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺣﺘﯽ
ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﻫﯿﭻ ﺍﺭﺯﺵ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﻪ... ﻭ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﻩ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ
ﭼﺸﻤﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ
ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺯ
ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺎﻝ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ

هاهاهاهاهاهاها

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ..ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻣﻴﻦ ﺗﻦ ﻣﻴﺴﭙﺎﺭﻱ؟ﭘﺴﺮﻩ ﺯﻳﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ!!!...ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ |:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مکالمه دو تا تاجیکستانی: شنبه بریم دوشنبه؟ نه دوشنبه بریم دوشنبه. نه سه شنبه بریم دوشنبه که چهارشنبه برگریدم اگرم خواستی وایسیم شنبه بیاد که دوشنبه بریم

هههههههههههههه


دخـتـره هـیـکـلش شبـیـه دستـه ی مـاهـیـتـابـه تـفـلـونـه
بـعد استـاتـوس گـذاشتـه : مـن میـوه ی بـالـای درخـتـم ، بـرای چـیـدنـم بـایـد به زحـمـت بـیـفـتی!!!!!!!
بـخـدا اعـتـمـاد بـه نـفس ایـنـو اگـه خـمـیـر بـَـربـَـری داشـت الآن پـنـیر مـوزارلّای کـم چـرب دالـیا بود :|
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
البته منم تا شنیدم گفتم شایعه است ،
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
ولی بعضی از بچه ها میگن برای خودشون اتفاق افتاده
.
.
.
.

.
مثه اینکه تازگیا ایرانسل میس کال هم میندازه !

.
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دقت کردین این دخترایی که تو خیابون با دوست پسرشون هستن
.
.
.
....
.
.
.
.
با چه افتخارو غروری به دخترای تنها نگاه میکنن
انگار که نهنگ شکار کردن لامصـــبا.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید دام پزشک باشی . . .
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.
تا بفهمی بعضیا چشونه!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آدم تو فاضلاب باشه تو فاز لاو نباشه... :))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیرزنه تو اوتوبوس هی میگفته نی نای نی نای نی نای نای ، همه هم دست میزدن براش بعد یهو...
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.

دست میکنه تو کیفش دندوناشو در میاره میگه نیاوران نیگه دار.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امروز دست خط خودمو بردم دارو خونه …

بهم دارو داد ! :))

نخود هر آش



یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه
کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه:
" اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید "
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:
"بلند شو بلند شو"
گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:
" بلند شو بلند شو رو پات بایست"
بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:
"سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی "
گاو با هزار زور پا میشه..
صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
" گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد... "

.
.

نتیجه اخلاقی:

خودتونو نخود هر آشی نکنی

یادمون باشه...


یادمون باشه که: کسیکه زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایه ای نداره.

یادمون باشه که: هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی رو.

یادمون باشه که: زخم نیست اونجه که درد میاره، عفونته.

یادمون باشه که: در حرکت همیشه افق های تازه هست.

یادمون باشه که: دست به کاری نزنیم که نتونیم اونو برای دیگران تعریف کنیم.

یادمون باشه که: اونایی که دوستشون داریم میتونند دوستمون نداشته باشند.

یادمون باشه که: حرفهای کهنه از دل کهنه میاد ،پس دلی نو بخریم.

یادمون باشه که: فرار ، راه به دخمه ای میبره برای پنهان شدن نه آزادی.

یادمون باشه که: باورهامون شاید دروغ باشند.

یادمون باشه که: لبخندمونو تو آیینه جا نزاریم.

یادمون باشه که: خدا همیشه هست.

یادمون باشه که: آروهای انجام نیافته دست زندگی رو گرفتن و اونو راه میبرند.

یادمون باشه که: محبت به دیگران برانمایش گذاشتن مهر خودمون نباشه.

یادمون باشه که: آدمها همه ارزشمندند وهمه میتونند مهربون و دلسوز باشند.

یادمون باشه که: تنهایی ما در مقایسه با تنهایی خورشید خیلی کمه.

یادمون باشه که: دورنگی رو با کمتر از صداقت ندیم.

یادمون باشه که: دلخوشیها هیچ کدوم ماندگار نیستند.

یادمون باشه که: تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز روبراهه.

یادمون باشه که: هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها.

یادمون باشه که: آرامش جایی فراتر از ما نیست.

یادمون باشه که: من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهاییم.

یادمون باشه که:از چشمه درس خروش بگیریم و از آسمان درس پاک زیستن.

یادمون باشه که:برا آموختن و درس دادن بدنیا اومدیم نه برا تکرار اشتباهات گذشتگان.
یادمون باشه که: برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !

یادمون باشه که: لازمه گاهی با خودمون روراستتر از این باشیم که هستیم.

یادمون باشه که: قبلا چیزهایی برامون مهم بودند که حالا دیگه مهم نیستند.

یادمون باشه که: آنچه امروز برامون مهمه ، فردا نخواهند بود.

یادمون باشه که: نیازمند کمکند اونها که منتظر کمکشون نشسته ایم.

یادمون باشه که: ما از این به بعد هستیم ،نه تا به حال.

یادمون باشه که: غیر قابل تحمل وجود نداره.

یادمون باشه که: با یک نگاه هم ممکنه بشکنند دلهای نازک.

یادمون باشه که: به جز خاطره ای هیچ نمیماند.

یادمون باشه که: وظیفه من اینه: حمل باری که خودم هستم تا آخر راه.

یادمون باشه که: منتظر تنها یک جرقه است ،انبار مهمات.

یادمون باشه که: کار رهگذر عبوره ،گاهی برمیگرده ،گاهی نه.

یادمون باشه که: در هر یقینی میتوان شک کرد و این تکاپوی خرده.

یادمون باشه که: همیشه چند قدم آخره که سختترین قسمت راهه.

یادمون باشه که: امید،خوشبختانه از دست دادنی نیست.

یادمون باشه که: به جستجوی راه باشیم نه همراه.

یادمون باشه که: هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها.

یادمون باشه که: کلا ناامید نمیشی اگه تمام امیدتو به چیزی نبسته باشی.

یادمون باشه که: خوبی اونی رو که نداریم اینه که نگران از دست دادنش نیستیم.

یادمون باشه که: شهدا رو هرگز فراموش نکنیم و همیشه خودمونو مدیونشون بدونیم.

یادمون باشه که: شهدای زنده رو فراموش نکنیم و همیشه شاکرشون باشیم.

یادمون باشه که:درخسته ترین ثانیه ی عمر،رمقی برا انجام کارهای کوچیک هست.

یادمون باشه که:وقتی از دست دادن عادت میشه بدست آوردن دیگه آرزو نیست.

یادمون باشه که: اونایی رو که گوشه آسایشگاهها غریبن و تنها ، از یاد نبریم.

یادمون باشه که: گاهی باید برا راحتی خیال دیگران خودمونو خوشحال نشون بدیم.

یادمون باشه که: سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست.

یادمون باشه که: قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم.

یادمون باشه که: همیشه برای ظهور امام عصر(عج) دعا کنیم.

یادمون باشه که: دوست بداریم بی انتظار پاسخی از طرف دیگران.

یادمون باشه که: مهربانی صفت بارز عشاق خداست پس از اینکار ابایی نکنیم.

یادمون باشه که:این دعا همیشه ورد زبونمون باشه:خدایا هیچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن.


یادمون باشه که خاطرمان تنها نمونه........

جاااااااااااااااانم؟


همه میتونن اسمت رو صدا کنن اما...




کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو صدا میزنن




لذت میبری و با تمام وجود دوست داری




در جوابشون بگی:




جاااااااااااااااانم؟

خدا دلش از دست آدما گرفته....


کوچیک تر که بودم فکر می کردم بارون اشک خداست
ولی مگه خدا هم گریه می کنه؟!چرا باید دل خدا بگیره!!!!
دوست داشتم زیر بارون قدم بزنم تا بوی خدا رو حس کنم
اشک خدا را تو یه کاسه جمع کنم
تا هر وقت دلم گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمانی شوم!
آسمان که خاکستری می شد دل منم ابری می شد
حس میکردم که آدما دل خدا رو شکستند
و یا از یاد خدا غافل شدند همه می گفتند باران رحمت خداست
ولی حس کودکانه من می گفت:


خدا دلش از دست آدما گرفته....

آدم باش...


بهش میگی بوس بوس شبخیر اما نمیخوابی تازه شروع میکنی
اس ام اس دادن به یکی دیگه !!!

بهش میگی تو فقط توو زندگیم هستی اما با 10 نفر دیگه دوستی...
بهش دروغ میگی, میپیچونیش به خیالِ خودت ..
با کلی عشق بهت مسیج میده اما همزمان داری فوروارد میکنی واسه یکی دیگه !!!
هم میخوای باشه هم خودت حال کنی ..
هیچ میدونی هیچ فرقی با حیوون نداری .حیف اسم حیوون .
آدم باش پای دلش وایسا .اگه نمیخوایش مثه آدم بکش کنار .
جالب اینِ که فک میکنی از گند کاریات خبر نداره .چرا بیچاره فقط به روت نمیاره, چون توی آشغال و دوس داره .
هه یه وقت به جایی میرسی که دیگه نداریش . داشتنش واست میشه آرزو...پس آدم باش...‬


نه عـــزيزم، من نيستـــم ...

من مـــوهام مـــشکيه ...

تيـــپم سادســـت ...

اخـــلاقم اينـــه ...

کفـــشامم هـــمه اســـپرت!

ســـاعت 9 شب هم بايد خـــونه باشم!

مــــــن ايـــــــــنـــــــــم...!!!

پــــــسر: منـــم همـــيني کـــه هســـتيو مـــيــــــخوام!"

سلـــامتي هـــمه دخـــتر پـــسراي ســـاده"

هرکـــي هـــم ميگه وجـــودنـــداره بــــــايد ..........

آخــــــه هست فقط بايد بگـــردي چون جلو چـــش نيستـــن ايـــن

جـــواهرا!!!

دمــــــت گرم اگه توام جــــــواهری .

متاسف شدم...


متاسف شدم وقتی مردی مـُـرد هنگامی که زنش را ، در آغوش غریبه روی تخت دید...!!

متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، اما بچه دار شد...!!

متاسف شدم وقتی ،پسری، معشوقش را به خاطر پول ، از دست داد...!!

متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، ولی به خاطر بچه هایش ماند...!!

متاسف شدم وقتی ، مردی ، ناموسش را ، به خاطر مواد، به حراج گذاشت...!!

متاسف شدم وقتی ، جوانی ، ایمانش را بخاطره پول ، از دست داد...!!

متــــاسف شـدم شــدم شـــدم

تـــا همه چیــــز برایـــم دیگـــر عـــادی شــد ...!

به سلامتی همه ی اونایی ارزش دارن...!


هستن دخترایی که نگران پاک شدن آرایششون نیستن

چون آرایش ندارن...

هستن دخترایی که وقتی یه پسر. پولدار میبینن دلشون نمی لرزه

چون دلشون دله نه ژله...

هستن دخترایی که با دیدن ماشین پسرا کف نمیکنن

چون اینا دخترن نه دلستر...

سلامتیشون

سلامتی اونایی که دوست دارم رو درک میکنن
و اونو به حساب کمبود محبت نمیزارن...

یکی از فرماندهان خارجی به کورش کبیر گفت :ایرانیان برای پول میجنگند ولی ما برای شرافت،

کورش در جوابش گفت :هر کسی برای نداشته هایش می جنگد

به سلامتی کورش

شعار


نه روسری ,نه تو سری ,حکومت دوس پسری

شعار پسران در سال جدید!

نه سریازی ,نه جانبازی , بزن بریم دختر بازی

الله یاور ماااااااااست ! 110دنبال ماست:))=))

روزگار غریب...

  روزگارغريبيست!
دهقان فداكارپيرشده، شنگول ومنگول گرگ شدن،كوكب حوصله مهمون نداره،كبري تصميم گرفته دماغشوعمل كنه،روباه وكلاغ دستشون تويه كاسه است،حسنك گوسفنداشو ول كرده تويه شركت آبدارچي شده،آرش كمانگيرمعتاد شده،شيرين،
خسرووفرهاد وپيچونده بادوست پسرش رفته اسكي،رستم اسبشوفروخته موتورخريده بااسفنديارميرن كيف قاپي،واقعا چي به سرايران و ايرانيان اومده؟

شرمنده...

سلام دوستای گلم.خوبین؟خوشین؟سلامتین؟

بچه ها ببخشید این چند روز نبودمو شما اومدین به من لطف کردین...مرسی از همتون.

آخه سرم شلوغ بود.عروسیه پسر عموم بودو اونجا گرفتار بودیم.منم که چون جای خواهر داماد بودم هزار تا مشغله داشتم.برده بودن تو آتلیه مثه میمون باهام بازی میکردن.اعصاب آدمو خورد میکنن با این کارای چندش آورشون.هی میگفتن این کارو بکن اونکارو بکن.طرفم یه دختر زشتو لوسو نمکدون بود.واه واه واه.حالا تو تالار میخواست بهم بگه که چجوری گلارو جلوشون بریزم 3ساعت توضیح میداد هرچی میگفتم فهمیدم باز ور ور حرف میزد اعصابمو خورد میکرد.منم که کلا از اعصاب کم دارمو اخلاقم گنده به زور خودمو نگه داشته بودم...

حالا بعد اینا خعلی خوش گذشت جاتون خالی.........

اما جالبش اینجاش بود:

وقتی میخواستم برم به عروس دوماد کادو بدم حالا از یه طرف فیلم میگرفتن از یه طرف عکس مینداختن.پاک آدمو گیج میکردن.عکاسه که میخواست عکس بگیره هی یه اتفاقی میفتاد که نمیشدهی صحنرو تکرار میکردیم تا خانوم بتونه عکس بگیره.فک کنم یه5,6 باری پسر عمومو بوس کردم اونم جلو اون همه آدم.آخر دیگه دیوونه شدمو گفتم نمیخواد اما دیگه شد.انگار من مسخره اونا بودم.از خجالتم سرخ شده بودم دیگه...خداروشکر به خیر گذشت...

بعله بعله اینام تموم شدنو داریم به زندگیمون ادامه میدیم تا15شهریور که عروسی اون یکی پسر عمومه...

والا یا کل سال اصن عروسی نداریم یام که تو یه ماه 2تا عروسی داریم تونم پشت سر هم.دیه کاریش نمیشه کرد.حالا خوبه لباسامو از قبل گرفتم راحتم وگرنه...

خلاصهههههههههههههه بازم جاتون خالی...................فدای تک تک تون...............

فهلا بای...........