روزگار غریب...
روزگارغريبيست!
دهقان فداكارپيرشده، شنگول ومنگول گرگ شدن،كوكب حوصله مهمون نداره،كبري تصميم گرفته دماغشوعمل كنه،روباه وكلاغ دستشون تويه كاسه است،حسنك گوسفنداشو ول كرده تويه شركت آبدارچي شده،آرش كمانگيرمعتاد شده،شيرين،
خسرووفرهاد وپيچونده بادوست پسرش رفته اسكي،رستم اسبشوفروخته موتورخريده بااسفنديارميرن كيف قاپي،واقعا چي به سرايران و ايرانيان اومده؟
+ نوشته شده در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:36 توسط ƒ@♈ℯღℯh
|